- AMIR 181
- دوشنبه ۷ آبان ۹۷
- ۲۰:۰۴
🔹#او_را.... (۱۱۵)
بعد از اتمام سانس رفتیم رختکن و مشغول پوشیدن لباس هامون شدیم .
زود لباس هام رو پوشیدم و ساکم رو بستم. اما زهرا هنوز جلوی آینه مشغول صاف کردن لبه ی روسریش بود.
رفتم روبه روش و به دیوار کنار آینه تکیه دادم و با دقت به حرکات دستش و کارایی که انجام میداد نگاه کردم !
- تو که آخرسر میخوای چادر سر کنی ، چیکار داری اینهمه با این روسری هات ور میری آخه؟
- چه ربطی داره؟ مگه چادریها باید شلخته و نامرتب باشن!؟
- خب این لذت سطحی نیست؟؟
- نه دیگه، همه لذت ها که سطحی نیستن!
آدم باید یاد بگیره میل هاش رو مدیریت کنه. مثلا وظیفه ی یه شیعه اینه که مرتب و تمیز باشه، حتی اگر میلش نکشه. پیامبر دو سوم درآمدشون رو به عطر میدادن!!
سلام میشه یک رمان شبیه همین رمان معرفی کنید