- AMIR 181
- شنبه ۱۴ مهر ۹۷
- ۲۰:۱۳
🔹 #او_را ... (۴۱)
شب مرجانو راضی کردم و با زور آوردمش خونمون
دوست نداشتم تنها باشم
در و دیوار اتاق مثل خوره
اعصاب و روانمو داغون میکرد 😣
شاممونو بیرون خوردیم و رفتیم خونه .
تازه رسیده بودیم که گوشی مرجان زنگ خورد !
تا چشمش به گوشی خورد ذوق زده جیغ زد 😍
- واااااای میلاده 😍😍😍
سلام ببخشید من این رمان رو خوندم بعدش نفهمیدم سجاد همسر ترنم هست ؟؟