رمان او را - قسمت چهل و یکم :: از جنس خاک

از جنس خاک

وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَکُمْ مِنْ تُرابٍ

رمان او را - قسمت چهل و یکم

  • AMIR 181
  • شنبه ۱۴ مهر ۹۷
  • ۲۰:۱۳

🔹 #او_را ... (۴۱)



 شب مرجانو راضی کردم و با زور آوردمش خونمون


دوست نداشتم تنها باشم

در و دیوار اتاق مثل خوره

اعصاب و روانمو داغون میکرد 😣


شاممونو بیرون خوردیم و رفتیم خونه .


تازه رسیده بودیم که گوشی مرجان زنگ خورد !


تا چشمش به گوشی خورد ذوق زده جیغ زد 😍


- واااااای میلاده 😍😍😍


- داداشت؟؟


- اوهوم



- الو 😍

سلام داداشی ❤️


ممنون خوبم تو خوبی؟؟


چی؟؟ 😳


جدی میگی؟؟


وای مرجان فدات شه 😍


کی میای؟؟


وای میلاد ...


نه خونه نیستم


خونه ترنمم


آره آدرسو میفرستم بیا دنبالم


قربونت برم ❤️❤️


بای



گوشی و قطع کرد و مثل بچه ها جیغ میزد و بالا پایین میپرید!! 😳


- چیشده؟ چرا اینجوری میکنی؟؟


- میلاد ترنم!! میلاد !!

داره میاد ایران 😍

فرودگاه بود


- واااایییی

تبریک میگم مرجان 😍

چقدر خوب

پس عید امسال کلی خوش میگذره بهت 😍


- آره وای ترنم خیلی ذوق دارم

احتمالا صبح زود تهران باشه .

میاد دنبالم اینجا


اون شب مرجان کلی از خاطراتش با میلاد تعریف کرد .

گاهی اوقات بغض میکرد و یاد مامان و باباش میفتاد

و دلداریش میدادم ...❤️


تا نزدیکای صبح حرف زدیم تا از خستگی بیهوش شدیم 😴


ساعت حدودای هشت ، نه بود که گوشیم چندبار زنگ خورد .

با دیدن اسم عرشیا گوشیو سایلنت کردم و خوابیدم


تازه چشمام گرم شده بود که گوشی مرجان زنگ خورد 😒


میلاد جلوی درمون بود ؛ اومده بود دنبال مرجان .


- خب بهش بگو بیاد تو دیگه !


- تو؟؟ نه بابا

برای چی بیاد


- دیوونه تا تو حاضر بشی وایسه جلو در؟؟

بیاد باهم صبحونه میخوریم بعد میرید دیگه 😊


- اممممم ... باشه

پس من میرم درو باز کنم


از صدای جیغ مرجان فهمیدم میلاد اومده تو ☺️


رفتم پایین و به میلاد خوش امد گفتم


پسر خوبی بود 😊

قبل اینکه بره خارج از ایران ، خیلی میدیدمش .


همینجور که مشغول احوال پرسی بودیم

زنگ درو زدن .


ممتد و طولانی


خیلی هول کردم !

رفتم سمت آیفون


عرشیا بود ! 😰



"محدثه افشاری"

  • نمایش : ۳۰۲۱
  • ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی