- AMIR 181
- جمعه ۲۰ مهر ۹۷
- ۲۲:۲۹
🔹 #او_را ... (۶۱)
با احساس حالت تهوع از خواب بیدار شدم .
نورِ کم جونی تو اتاقک افتاده بود .
سرم همچنان گیج میرفت !
میدونستم خیلی ضعیف شدم .
خبری از ساعت نداشتم .
بلند شدم و یه چرخی تو اتاقک زدم ،
یه ساعت گرد آبی رنگ رو دیوارای کرمی بود
که با دیدن عقربه ی ثانیه شمارش که زور میزد جلو بره امّا درجا میزد ،
فهمیدم خواب رفته ! 🕒😴
سلام میشه یک رمان شبیه همین رمان معرفی کنید