- AMIR 181
- چهارشنبه ۱۸ مهر ۹۷
- ۲۲:۲۴
🔹 #او_را ... (۵۵)
نشست رو زانوش
- حالتون خوبه؟؟
میخواید پرستار خبر کنم ؟
- نه ...
نمیخوام 😭
- اتفاقی افتاده ؟ 😳
چرا گریه میکنید ؟
اگر کمکی از دست من برمیاد ، حتماً بگید
تو چشماش نگاه کردم
- واقعا میخوای کمکم کنی؟؟ 😢
سرشو انداخت پایین !
- بله ...
اگر بتونم حتماً !
- من باید از اینجا برم ...!
- برید؟؟ 😳
یعنی فرار کنید؟؟
- آره بااااید برم
- چرا ؟
نکنه بخاطر ...
اممممم
مشکلتون هزینه ی درمانه؟؟
- نه 😡
من با پولم کل این بیمارستانو میتونم بخرم 😠
منم برم بابام پولشو میده 😒
- عذر میخوام ...
ببخشید
خب گفتم شاید بخاطر این مسئله میخواید برید !
- نخیر 😒
- خب پس چی ؟
- آقا مگه مفتشی؟؟؟ 😏
اصلاً به تو چه ؟
میتونی کمک کن ، نمیتونی برو بذار یه خاک دیگه تو سرم بریزم 😠
- نه نه قصد جسارت ندارم
من فقط میخوام کمکتون کنم !
اگر از اینجا برید بیرون و حالتون بد شه چی؟؟
همین الانشم مشخصه حالتون خوب نیست !
- من خودم دانشجوی پزشکیم !
میفهمم حالم خوب هست یا نه !
کمکم میکنی؟؟
- آخه ...
- آقا خواهش میکنم !!
حالم خوب نیست
لطفا
فقط منو از در این بیمارستان رد کن! همین!!
یکم مِن و مِن کرد و اطرافو نگاه کرد ...
میدونستم دو دله
قبل اینکه حرفی بزنه دوباره گفتم
- خواهش میکنم... 😭
اشکامو که دید سریع دست و پاشو گم کرد !
- باشه! باشه!
گریه نکنید!
الان باید چیکار کنم؟؟
- منو از در ببرید بیرون !
با این لباسا نمیذارن خارج شم !
-برم لباساتونو بیارم؟؟
- نه آقا ...
وقت نیست !
تا نفهمیدن باید برم !!
- خب چجوری؟؟
- ماشین داری؟؟
- آره !
- خب خوبه !
من میخوابم رو صندلی عقب
یه پارچه ای ، پتویی ، چیزی بکش روم
زود بریم !
- ها 😳
باشه ...
صبر کنید برم ماشینو بیارم نزدیک !
- ممنونم 😢
رفت و بعد دو سه دقیقه با یه پراید برگشت !! 😐
چنان راجع به پول بیمارستان پرسید گفتم پورشه سواره 😒
سریع درو باز کردم و نشستم تو ماشین
یه پتو داد گرفتم و کشیدم روم و خوابیدم رو صندلی !
حرکت کرد و از بیمارستان خارج شد و یکم دور شد ،
فهمیدم که پیچید تو یه خیابون دیگه !
- خانوم؟؟
بلند شدم و اطرافمو نگاه کردم و یه نفس راحت کشیدم !!
- ممنونم آقا 😍
- خواهش میکنم ، همین یه کارمون مونده بود که اونم انجام دادیم 😅
- ببخشید ...
ولی واقعا لطف بزرگی در حقم کردی 🙏
- خواهش میکنم .
خب ؟
الان میخواید کجا برید ؟
موندم چه جوابی بدم !!
- نمیدونم ...
یه کاریش میکنم !
بازم ممنون ...
خداحافظ !
"محدثه افشاری"