رمان او را - قسمت دهم :: از جنس خاک

از جنس خاک

وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَکُمْ مِنْ تُرابٍ

رمان او را - قسمت دهم

  • AMIR 181
  • دوشنبه ۲ مهر ۹۷
  • ۱۸:۲۶

🔹 #او_را ... (۱۰)



سعید چندباری پیام فرستاد که همه چیو ماست مالی کنه

اما وقتی جوابشو ندادم ، کم کم دیگه خبری ازش نشد.


مرجان بیشتر از قبل میومد خونمون ، سعی میکرد حالمو بهتر کنه.

امّا من دیگه اون ترنم قبل نبودم❗️


نمره های آخر ترمم که اومد تازه فهمیدم چه خرابکاری کردم و چقدر افت کردم 😔

سعید منو نابود کرده بود ...


 حال بد خودم کم بود ، بابا هم با دیدن نمره هام شدیداً دعوام کرد و رفت و آمدم رو محدودتر کرد ... 


برام استاد خصوصی گرفت تا جبران کنم.


استادم یه پسر بیست و هفت ، هشت ساله بود.


خیلی خوشتیپ و جنتلمن✅


بعد از چند جلسه ی اول که اومده بود دیگه فهمیده بود که من همیشه طول روز تنهام و کسی خونمون نیست ... 


اونقدر هم بیخیال و بی فکر بودم که نمیفهمیدم باید حداقل با یه لباس موجه پیشش بشینم ...🔥


از جلسه هفتم هشتم بود که کم کم خودمونی تر از قبل شد...


- درس امروز یکم سنگین بود ، میخوای یکم استراحت کنیم ترنم خانوم؟


- برای من فرقی نداره.

اگر میخواید میتونیم این جلسه رو تموم کنیم تا شما هم برید به کارای دیگتون برسید.


-من که کاری ندارم. یعنی امروز جای دیگه ای قرار نیست برم ...

راستش احساس میکنم خیلی گرفته ای! میشه بپرسم چرا؟ 


- فکرنمیکنم نیازی باشه خارج از درس صحبتی داشته باشیم آقای ناظری! 😒


- بگو بهزاد!

چقدر لجبازی تو خوشگل خانوم ...


- بله؟؟ 😠


- چیز بدی گفتم؟ من با شاگردام معمولاً رابطه ی دوستانه تری دارم ...

ولی تو خیلی بداخلاقی ...

و از همه هم جذاب تر 😉


- مثل اونا هم خرررر نیستم...

پاشو برو بیرون 😠


- چرا اینجوری میکنی؟ 😳

مگه من چی گفتم؟؟


- گفتم برو بیرووووون ...

من نیازی به استاد ندارم.

خوش اومدی 😡


- متأسفم برات ...

هرکس دیگه ای جای من بود یه بلایی سرت میاورد،

حیف که پدرت با عموم دوسته ..... 😡

دختره ی وحشی ... 😒


شب که بابا برگشت خونه دوباره یه دادگاه تشکیل داد تا یه جریمه جدید برام مشخص کنه ...



"محدثه افشاری"

  • نمایش : ۲۱۸۳
  • ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی