رمان او را - قسمت هشتاد و سوم :: از جنس خاک

از جنس خاک

وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَکُمْ مِنْ تُرابٍ

رمان او را - قسمت هشتاد و سوم

  • AMIR 181
  • جمعه ۲۷ مهر ۹۷
  • ۲۰:۱۷

🔹 #او_را ... (۸۳)



دوباره به اسپیکر نگاه کردم

خلقت؟ هدف؟

همون چیزی که دنبالش بودم ...!!

از اینکه قسمت اول حرفشو نشنیده بودم دوباره حرصم گرفت و لبمو گاز گرفتم !


"اونوقت دیگه وقتت رو تلف نمیکنی !

حالا بگو ببینم هدف خلقت چی بود؟

تو که خودت ، خودتو خلق نکردی !

پس کسی تو رو خلق کرده !

تو خلق شدی که به چی برسی؟!

مگه نمیتونست تو رو به شکل یه حیوون خلقت کنه؟

چرا انسان خلقت کرد ؟!

به من بگو چرا ؟؟"


تو دلم گفتم چرا !؟ خب اگر میدونستم اینجا چیکار میکردم! 😒

بگو دیگه !!


"برو از سازندت بپرس برای چی تو رو خلق کرده؟

میدونی بپرسی چی میگه؟

میگه من زمین و آسمون رو خلق کردم برای تو !

اما تو رو خلق کردم برای خودم !!!


خودش !!!


تورو برای خودش خلق کرده !!

بفهم اینو !

بِکَن از این دغدغه هایی که برای خودت درست کردی! من که گفتم اینا برای چیه !

بیا برو ...

تو کار مهم تری داری !

تو خلق شدی برای رسیدن به اون !!"


گیج و مات نشسته بودم و هرچی بیشتر سعی میکردم ،

کمتر میفهمیدم !

حرفاش رو نمیتونستم تو ذهنم بالا پایین کنم !

هرچی میشکافتم ، به چیزی نمیرسیدم !!


نیم ساعت رو گذشته بود ،

دلم نمیخواست برم ...

اما حسابی دیرم شده بود !


یه نگاه دیگه به اسپیکر انداختم و بلند شدم !



"محدثه افشاری"

  • نمایش : ۳۶۸۵
  • ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی